آیا می دانید ؟ 2

آیا می دانید دیدن فیلم های ماهواره (حتی دیدن فیلم های خانوادگی شبکه های فارسی زبان) باعث بلوغ زود رس در فرزندان می شود ؟؟؟؟؟

هجوم ماهواره‌ها برای ترویج بدحجابی در جامعه

حجت‌الاسلام ماندگاری ریشه‌های بد حجابی را تشریح کرد؛ 

هجوم ماهواره‌ها برای ترویج بدحجابی در جامعه

ماندگاری

خبرگزاری تسنیم: فقط اقلیت کمی از بدحجاب‌ها ضددین و معاند هستند و باید حساب این اقلیت ناچیز را از اکثریت جدا کرد؛ زیرا اینها فقط به دلایلی راه خود را گم کرده و از حجاب اسلامی دور شده‌اند.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، برنامه «سمت خدا» با اجرای نجم‌‌الدین شریعتی ظهردیروز با حضور حجت‌الاسلام محمدمهدی ماندگاری به بررسی عوامل بدحجابی در جامعه پرداخت.

در ابتدای این برنامه، حجت‌الاسلام ماندگاری به ضرورت شناخت عوامل بدحجابی پرداخت و دراین باره گفت: باید دلایل و ریشه‌های بدحجابی و کم‌حجابی در جامعه را پیدا کرد ، حتی بسیاری از بدحجاب‌هایی را می‌شناسیم که نماز شب خوان هستند.

این کارشناس دینی افزود: فقط اقلیت کمی از بدحجاب‌ها ضددین و معاند هستند و باید حساب این اقلیت ناچیز را از اکثریت جدا کرد؛ زیرا اینها فقط به دلایلی راه خود را گم کرده و از حجاب اسلامی دور شده‌اند. ما اجازه نداریم اکثریت را فدای اقلیت کنیم و چون از میان بدحجاب‌هایی که در جامعه داریم، عده‌‎ای معدود ضددین هستند بگوییم کل این افراد معاند به شمار می‌روند.

وی افزود: ما باید سعی کنیم که آن عده را از بدحجابی دور کنیم و آنها را به راه اصلی بازگردانیم. باید دلیل‌های آنها را بشنویم و بعد با دلیل و منطق آنها را خلع سلاح کنیم و مطمئن هستم که آنها بازخواهند گشت و به حجاب کامل تن در خواهند داد.

حجت‌الاسلام ماندگاری ادامه داد: ما باید مشخص کنیم با دلایل،‌ استدلال و منطق که دلایل آنها برای بدحجابی یا به تعبیر دیگر کم‌حجابی درست نیست تا بتوانیم آنهارا به راه راست هدایت کنیم. وی خاطرنشان کرد: اولین دلیل برای بدحجابی، وجود غریزه خودنمایی در انسان‌هاست که البته این خودآرایی مطلق نیست و مطمئنا حدود و قیودی برای آن وجود دارد که یکی از این قیود، دانستن گزینه‌های بهتر برای خودآرایی است که در اسلام به آنها اشاره شده است.

این کارشناس امور مذهبی، یکی دیگر از دلایل بدحجابان برای ارتکاب به این عمل را افراط در غیرت مردان دانست و بیان کرد: مردی که غیرت زیادی داشته باشد، مانند کسی کار می‌کند که یک فنر را آن‌قدر بکشد یا فشار بدهد که در آینده آن فنر بیش از حد باز شود و اثرات آن را در آینده خواهیم دید.

وی اضافه کرد: یکی دیگر ازدلایل بدحجابی،‌ نشان دادن نقطه حقارتی است که برخی زنان دارند و حس می‌کنند در جامعه اسلامی حقیر هستند، اما باید بگوییم که وجود و تولد مبارک حضرت فاطمه(س) در اسلام و مقام و مرتبه‌‌ای که این بانوی بزرگوار در اسلام دارند، آن‌قدر بالاست که این مساله را رد می‌کند. اسلام به هیچ وجه نگاه درجه دومی به زن نداشته و ندارد و این را ‌که در برخی خانواده‌ها و جوامع، زن به موجودی رده دو تبدیل شده، نمی‌پسندد.

حجت‌الاسلام ماندگاری عقده حقارتی را که در برخی بانوان ایجاد شده یکی دیگر از عوامل بدحجابی دانست و در این‌باره توضیح داد: هنوز هم در برخی خانواده‌ها رایج است که به استعدادها، دارایی‌ها، جایگاه و منزلت زن توجه نمی‌شود که این باعث می‌شود اعتماد به نفس در زنان کاهش یابد و به همین دلیل آنها به بی‌حجابی روی بیاورند.

وی یکی دیگر از عوامل بدحجابی را گم‌ کردن ارزش زن و جایگاه کرامتش توسط خودش دانست و ادامه داد: متاسفانه از زمانی که پای ماهواره‌ها به ایران باز شده، تقلید غلط نیزبه خانه‌های ما راه پیدا کرد. ما این اصل را که در تقلید باید از عاقلان پیروی کنیم، نه جاهلان، از یاد برده‌ایم و به همین دلیل زنان ما به سمت تقلید از ماهواره‌ها می‌روند و این نیز باعث رواج بی‌حجابی می‌شود.

کارشناس برنامه «سمت خدا» اذعان کرد: رقابت ناسالم، چشم و هم‌چشمی و تربیت ناصحیح در خانواده‌ها نیز از عواملی است که باعث شده‌ بدحجابی در جامعه رواج یابد. همچنین هجوم فرهنگ بیگانه‌ای که با آن تصاویر بی‌عفتی در جامعه شیوع می‌یابد، از دیگر عوامل نفوذ پدیده شوم بدحجابی در جامعه است.

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

صبر بر فقر

صبر بر فقر

آیت الله مجتهدی تهرانی

از رسول خدا(ص) سوال شد: کسی که فقیر است اما بر فقر خود صبر

می کند و جزای این شخص چیست؟ یعنی درباره ی فقر خود به کسی

چیزی نمی گوید و با نان خالی خود را سیر می کند جزای این شخص

چیست؟ حضرت(ص) فرمودند: در بهشت قصری است از یاقوت سرخ

که اهل بهشت همه آن را نگاه می کنند همانطور که ما ستاره های درخشان

را نگاه میکنیم. در این قصر کسی داخل نمی شود مگر پیغمبر فقیر یا

شهید فقیر و یا مومن شهید.

کسانی که وضع مالی خوبی ندارند خوشحال باشند و ناراحت نباشند و

صبر و تحمل کنند که صبر کردن بر فقر سبب آمرزش است...

دوستی که باعث چادری شدنم شده بود

دوستی که باعث چادری شدنم شده بود

دوستی که باعث چادری شدنم شده بود با این جمله به من تبریک گفت:"تو خوب بودی با چادر بهتر شد

پوششی معمولی داشتم مانتویی تا روی زانو به علاوه یک شال البته بدون آرایش.تا اینکه سال سوم راهنمایی که با یکی از همکلاسی هایم آشنا و

دوست شدم که ظاهری متین و چادری داشت بعد از مدتی هم نشینی با او ظاهر او بر من اثر گذاشت.او اهل مسجد بود گاهی به بهانه اینکه با دوستم

در مسجد قرار دارم با چادر از خونه خارج می شدم و به مسجد می رفتم.اما در مهمانی ها بدون چادر بودم با اینکه پوششم تغییر کرده بود و محجوب تر شده بودم.


 
دوستم که روز به روز با او صمیمی تر می شدم آدمی مذهبی و معتقد بود. به من گفت:"دوست دارم دوستی که دارم شبیه خودم باشه"دوستش داشتم

و به راهی که می رفت اطمینان پیدا کردم و با راهنمایی های حاج آقای مدرس حرف های دوستم برایم به اثبات رسید.(صحبت های پیش نماز مدرسه مون

بعد از هر نماز )تصمیمم را گرفتم . از پول توجیبی های خودم یک چادر مناسب خریدم و موقع رفتن به مدرسه در کوچه جلوی درب خانه بدون اطلاغ خانواده

چادرم را سرم کردم.

  اولین روزی که با چادر وارد مدرسه شدم همه همکلاسی ها به من لبخند زدند لبخند شیرین و محبت آمیز برای اینکه تغییر کرده بودم. دوستی که باعث

چادری شدنم شده بود با این جمله به من تبریک گفت:"تو خوب بودی با چادر بهتر شدی"بعد از مدتی مادرم اتفاقی مرا از روی تراس خانه دید که در کوچه

چادر سر می کنم و از چادر پوشیدنم با اطلاع شد. (پوشش من دقیقا برخلاف بقیه بود ) بعد از کلی صحبت و اعتراض ،من استوارتر از قبل چادر بر سر به

مدرسه می رفتم .

 

سال بعد از طرف آموزش وپرورش به حج مشرف شدم از آن به بعد به بهانه اینکه حاجیه خانم باید چادری باشد همه جا چادر می پوشیدم.بعد از گذشت

مدتی، پوششم در خانواده عادی شده بود دیگر حداقل باخانواده ام در رابطه با حجابم مشکلی نداشتم اما اطرافیانم به خاطر این مساله از صحبت کردن با

من اجتناب می کردند و علاوه بر این پاره ای از اوقات مرا مورد تمسخر قرار می دادند.

 
به تدریج مادرم را هم به چادر علاقه مند کردم .مثلا وقتی از حج برگشتم چون چادر می پوشیدم به مادرم گفتم:"زشته من چادر داشته باشم و شما نه.

،زشته دختر چادری باشه مادر مانتویی!"یا به بهانه های مختلف مادرم رو می کشوندم به مدرسه،اوایل هفته ای یک بار و گاهی حتی  هر روز! بهشون می

گفتم:"جلوی دوستام زشته چادر نپوشید!یا کتاب فلسفه حجاب شهید مطهری رو به مادرم دادم تا بخونه فکر کنین کسی که هرروز با چادر بیاد مدرسه

دخترش کم کم این چادر رو سرش ثابت میشه. 

 
چند روز ، به روز مادر مانده بود برای مادرم پارچه چادری خریدم و با یکی از چادر نمازهایش پیش خیاط بردم تا برایش بدوزد از اون جایی که یک مادر از هدیه ای

که فرزندش برایش خریده استفاده می کند مادر من هم از چادرش استفاده کرد وهنوز هم اون رو نگه داشته!از آن روزها سه یا چهارسال گذشته و در حال

حاضر من و مادرم هر دو با چادر وارد اجتماع می شویم.


منبع : http://tehran.hodat.ir/?siteid=514&pageid=43301&newsview=49837

ترسیدم (قصه ای از امیرالمومنین علیه السلام قصه ای زیبا و تاثیرگذار)

ترسیدم

    سه برادر نزد امام علی علیه السلام آمدند و گفتند میخواهیم این مرد را که پدرمان را کشته قصاص کنی. امام علی (ع) به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟ آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و ... هستم. یکی از شترهایم شروع به خوردن درختی از زمین پدر اینها کرد، پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مرد، و من همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان ضربه زدم و او مرد. امام علی علیه السلام فرمودند: بر تو حد را اجرا میکنم. آن مرد گفت: سه روز به من مهلت دهید. پدرم مرده و برای من و برادر کوچکم گنجی بجا گذاشته پس اگر مرا بکشید آن گنج تباه میشه، و به این ترتیب برادرم هم بعد از من تباه میشود. امیرالمومنین (ع) فرمودند: چه کسی ضمانت تو را میکند؟ مرد به مردم نگاه کرد و گفت این مرد. امیرالمومنین (ع) فرمودند: ای اباذر آیا این مرد را ضمانت میکنی؟ ابوذر عرض کرد: بله. امیرالمومنین فرمود: تو او را نمیشناسی و اگر فرار کند حد را بر تو اجرا میکنم! ابوذر عرض کرد: من ضمانتش میکنم یا امیرالمومنین. آن مرد رفت . و سپری شد روز اول و دوم و سوم ... و همه مردم نگران اباذر بودند که بر او حد اجرا نشود... اندکی قبل از اذان مغرب آن مرد آمد. و در حالیکه خیلی خسته بود، بین دستان امیرالمومنین قرار گرفت و عرض کرد: گنج را به برادرم دادم و اکنون زیر دستانت هستم تا بر من حد را جاری کنی. امام علی (ع) فرمودند:
     
    چه چیزی باعث شد برگردی درحالیکه میتوانستی فرار کنی؟
     
    آن مرد گفت: ترسیدم که بگویند "وفای به عهد" از بین مردم رفت...
     
    امیرالمونین از اباذر سوال کرد: چرا او را ضمانت کردی؟
     
    ابوذر گفت: ترسیدم که بگویند "خیر رسانی و خوبی" از بین مردم رفت...
     
    اولاد مقتول متأثر شدند و گفتند: ما از او گذشتیم... امیرالمومنین علیه السلام فرمود: چرا؟
     
    گفتند: میترسیم که بگویند "بخشش و گذشت" از بین مردم رفت...
     
    و اما من این پیام را برای شما فرستادم تا نگویند "دعوت به خیر" از میان مردم رفت...


منبع : http://tehran.hodat.ir/?siteid=514&pageid=43301&newsview=53254